hadihonar



دوستان تمام سعی من بر اینه که در مقالات (مقالات خودم و سایر مقالات) موجز و مختصر اطلاعاتی بدم که به دردتون بخوره.

شناختن مبداء و منشاء موسیقی برای ما کمال استفاده را در بر دارد زیرا کشف این نکته به شناسائی ماهیت موسیقی کمک بسیاری می نماید و به همین دلیل است که تا کنون علماء و فلاسفه در این باره فرضیات متعددی داشته اند که از میان آنها سپنسر, نیچه, هاوس اگر - و هردررا باید نام برد.

در دوره های اخیر علماء و محققین با تحقیق در احوال ملل ابتدایی - وحشی و نیمه وحشی طریق مطمئن تری برای تحقیق در این زمینه بر گزیده اند.فرانسویان قبل از دیگران به مطالعه در این باره پرداختند.

نخست ژان ژاک روسو در اثر خود به نام فرهنگ موسیقی۱۷۶۷ و بعد از او دولابور در کتاب تحقیقی درباره موسیقی قدیم وجدید ۱۷۸۰ این بحث را پیش کشیدند مردم سیاحت پیشه انگلستان نیز پس از فرانسویان به تحقیق در این موضوع پرداختند و در این اواخر آلمانی ها تحت عنوان علم موسیقی سنجشی به این تحقیقا ت رونق عمیق بسیاری بخشیدند.

منبع سایت ویکی پدیا

پیدایش موسیقی در ملل

یونان

یونانی ها هِرمس (خدای بازرگانی و بازرگانان) را به شکرانه بخشیدن موسیقی ستایش می کردند. اما هِرمس خدای بازرگانی و بازرگانان بود و به نظر ما بعید می آید که بتواند با موسیقی سر و کاری داشته باشد. ولی از نظر دور نباید داشت که او در عین حال پیک و قاصد خدایان دیگر نیز بود.

قطعا هنگامی که او ضمن گردش و سیاحت در ساحل دریای مدیترانه بود گاوی را که از برادرش آپولون به سرقت برده بود پوست اون رو به روی پوسته لاک پشت میکشه همچنین شاخ های این گاو رو در محلی که دستهای لاک پشت از پوست بیرون می آمده سفت میکنه. سپس بوسلیه تکه چوبی ریسمانهایی را از بالای شاخ ها به داخل بدنه پوست لاک پشت سفت میکنه و شروع به ساز زدن میکنه و نام این ساز را (لیر) میگذارد

چین

چینی ها خیلی پیش از این با موسیقی آشنایی داشتند. چهار هزار و پانصد سال پیش از این پادشاه مقتدری به نام هائونک تیفرمان داد تا موسیقی را اختراع کنند و چهچهه مرغان و زمزمه جویباران را سر مشق دانایان و خردمندان کشور خویش قرار داد.

ژاپن

در ژاپن روزی و روزگاری الهه خورشید قهر کرد و به پناهگاه خود خزید، مردم هر چه عقلشان را روی هم ریختند جز این حیله ای بخاطرشان نرسید که با سرودن الحان متوالی و پیوسته، او را به بیرون آمدن تشویق کنند، حتی امروز نیز در ژاپن به هنگام وقوع کسوف، مردم به خواندن آوازهای فوق العاده قدیمی متوسل می شوند.

ایران

از مهمترین مُهرنگاره های خنیاگری (:موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در "چوغامیش" خوزستان برجای مانده، یاد کرد که در سالهای ۱۹۶۱-۱۹۶۶ میلادی، یافت شده است. این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان می دهد. در این بزم باستانی، دسته ای خنیاگر(:نوازنده) دیده می شوند که هر کدام، به نواختن سازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان می دهد که آنها، نخستین دسته خنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گروه رامشگران، می بینیم که نوازنده ای "چنگ" و دیگری "شیپور" و آن دیگر "تنبک" می نوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خواننده ای است که "آواز" می خواند.

دوره نخست از آمدن نژاد آریایی به سرزمین ایران تا انقراض [[دولت ساسانی]] از آمدن نژاد آریایی به سرزمین ایران تا انقراض دولت ساسانی انواع سازها و ادوات رایج موسیقی عصر هخامنشیان و پیش از اسلام موسیقی ایران درعهد ساسانیان دوره دوم از طلوع اسلام تا عصر حاضر موسیقی ایران پس از اسلام هجوم مغول و دگرگونی اوضاع ایران وشروع انحطاط علمی وهنری ظهور دولت صفوی و وضع هنر وموسیقی پادشاهان قاجاریه و مختصری از تاریخ موسیقی ایران در این دوره تاثیر شعبه موزیک دارالفنون در حفظ موسیقی ملی درزمان ناصرالدین شاه

آمریکای شمالی

یکی از قبایل آمریکای شمالی معتقدند که موسیقی از جانب یکی از خدایان بنام تسکانی-پوکامرحمت شده است و چنین می پندارند که او پلی از لاک پشت ها و نهنگ ها ساخته است که در موقع آواز خواندن و نوازندگی با استفاده از آن خورشید صعود می کند.

حبشه

حبشی ها نیز خدائی دارند بصورت کبوتر و از نظر آنها این خداوند خواندن و نوشتن را به آنها آموخته و موسیقی را به آنان ارزانی داشته است.

ژرمنی

در افسانه های ژرمنی هایمدال قاپچی آسمانها, شیپور غول آسائی دارد که آن را زیر شجره الحیات دفن کرده است و هرگاه آن را به صدا در آورد روز قیامت آغاز خواهد شد و او در آن روز همه خوانندگان و [[موسیقیدانان]] را در پناه خود خواهد گرفت و چون خود او نیز موسیقیدان و آواز خوان بوده است برای آنان شفاعت خواهد کرد.

بدین نحو تمام ملل قدیم تاریخ و داستان، پدید آمدن موسیقی را با قصه ها و افسانه ها در آمیخنه اند حتی در قرون وسطی نیز چنین می پنداشتند که موسیقی را یوبالپسر کاین اختراع کرده است.

ماداگاسکار

از طرف دیگر به آن دلیل که موسیقی را عطیه خدایان می پنداشتند، آنرا وسیله نزدیک شدن به خدا یان و نیروهای ماوراءالطبیعه قرار دادند. با توسل به آن از طرفی چشم زخم و ارواح خبیثه را از خود می راندند، مرگ و بیماری را طرد می کردند و از انقلابات جوی و حریق احتزار می نمودند، و از طرف دیگر برای جلب عطوفت خدایان، نزول باران و برکت و باروری مزارع خویش دعا می کردند. یکی از مبلغین مذهبی به نام سبیره، صحنه ای از مداوای بوسیله موسیقی را که خود در ماداگاسکار ناظر و شاهد آن بوده است بدین شرح می دهد:

<<روزی دوباره مراسم رقص برگزار می شد به طرز مخصوص جوال خانه را به صحن حیاط آورده در کنار یک سکه نقره ای توی هاونی چوبی گذاردند وروی هاون حصیری پهن کرده بیمارانی را که به طرز شگفت آوری بزک کرده بودند روی آن نشاندند، بعد طبل ها, گیتارهای بومی و فلوت ها را به صدا در آوردند. تمام ساکنین ده گرداگرد بیمار حلقه زده در حین آنکه ن و دختران آوازی یکنواخت می خواندند مردان و کودکان پیوسته دست می زدند، در این موقع زنی که برای این موقع خاص برگزیده شده بود و از خاندان سرشناسی به نظر می آمد برخاست و برقص آغاز کرد. در همین احوال زنی که پشت سر بیماران پنهان شده با بیلی که در دست داشت به شدت بر صفحهٔ فی لبه تیزی که از طناب کهنه ای آویخته بود، ضربه می زد بدینطریق پهلوی گوش بیماران سر و صدای کر کنندهٔ وحشتناکی پدید می آمد. آنان گمان می داشتند بدین نحو می توانند روح خبیث را از بدن بیمارخارج کرده به جان یکی از رقص کنندگان بیندازند.

در جمیع این احوال که هر آن صدای طبل ها فزونی می گرفت، دست های بیشتری کوفته می شد و حنجره های تازه ای در آواز شرکت می کردند. هر دو بیمار با وجود آنکه صدای گوش خراش چندش آوری برخاسته بود همچنان ساکت و بی حرکت بر جای خود نشسته بودند. ناگهان با حال تعجبی که به من دست داده بود دیدم هر دو بیمار از جای خود برخاسته و در حلقه نوازندگان به رقص پرداختند.>>

نیروی محسور کننده اصوات تا بروز گارما نیز بر جای مانده و هنوز هم که هنوز است مردمی که در مراحل پائین تمدن هستند در بهار برای باوری مزارع و گاوهای خود با خواندن سرودها، دعا می کنند. آویختن زنگوله به گردن گاوهائی که به چرا می روند نیز به همین دلیل است.
در قرن اخیر نیز هنگامی که کاتولیک ها در کلیسا به عبادت مشغولند و صدای دلنواز ارگ طنین می افکند دستخوش جذبه وشور می گردند.
آنچه در فوق گذشت تاریخچه ای بود از عقاید و افسانه های ملل قدیمی یا قبایلی که در مراحل پائین تمدن زندگی می کنند ولی باید متذکر بود که ما مردمی که در عهد سیادت علوم طبیعی زندگی می کنیم به هیچ وجه به افسانه های کهن به دیدهٔ تحقیر نمی نگریم بلکه می کوشیم زیبائی و حکمتی را که در این قصه ها نهفته است به بهترین وجه دریابیم.

موسیقی، زمان

وقتی که مردم از حال عادی خارج و دست خوش احساسات می گردیدند صدای خود را بلند می کردند و به اصوات کشش و دوامی دلخواه می دادند. در صحت این فرضیه تردید زیاد روا نباید داشت.

کارل شتومیفاستاد سابق فلسفه دانشگاه برلین تاریخ شروع و آغاز موسیقی را از لحظه ای می داند که مردم ناگزیر شدند برای تفهیم وتفهم به اصوات متوسل شوند و به نظر او از همین اصوات است که علم موسیقی به معنای امروزی آن به وجود آمده است. مطالعه در موسیقی قبایل مختلف ممکن است ما را به کشف پیوستگی های نژادی که بین این قبایل موجود است راهنمایی کند.

  • سخن گفتن هنرپیشه ها روی صحنه در روزگار ما نیز به نوعی آواز می ماند.
  • تغییر لحن واعظ واتخاذ لحن تازه ای هم همان آواز است.
  • ملل قدیم نیز هنگامی که به نیایش خدایان می پرداختند مسلما چنین می کردند.
  • آنان در حال عبادت سخت تحت تاثیر هیجان و شوریدگی وادارشان می ساخت چیزی را که کلمات یارای بیان آن را نداشت اظهار کنند.
  • استفاده از موسیقی برای هر فرد مجاز نبوده و حرفهٔ موسیقی دانی خاص کاهنان معبد, جادوگران و طبیبان گردید.اینان خواندن بسیاری از ترانه ها و نواختن برخی از سازها را به خود منحصر ساخته بودند.البته آشکار است که دیگران حق دسترسی به این سازها را نداشتند و حتی اگر چشم زنی به این سازها می افتاد واجب القتل شناخته می شد.
  • موسیقی نیز مانند خیلی از چیزهای دیگر در دست بعضی وسیله احراز تفوق و کسب امتیازات شد.
  • کشیشها می کوشیدند با انحصار موسیقی به خودشان سری میان سرها بیرون بیاورند و مقام و وضعی استثنائی برای خودشان ایجاد کنند.بدین طریق پای موسیقی نیز که روزگاری عطیه خدایان بود در نبردی که به خاطر کسب قدرت و امتیازات طبقاتی درگیر بود کشیده شد.

موسیقی یا زبان

موسیقی در آغاز همان سخن گفتن بود که در آن هر صدائی کشش خاصی می یافت - زیر و بم شدن ناپایدار اصوات بعدها اندک اندک به وضع ثابتی گرائید. تحقیقات علمی صحت این نظریه را به ثبوت رسانیده اند. بعدها پرسش دیگری پیش آمد که پرندگان چرا نغمه پردازی می کنند؟ برای دلربائی نغمه سرائی مرغان را جزء به مغازله که به خاطر تکثیر نسل انجام می گیرد به چیز دیگر تعبیر نمی توان کرد - انسان ها هم فقط به خاطر نیایش خدایان سرود نمی خواندند بلکه عشق و علاقه ای هم که به یکدیگر و جنس مخالف داشتند آنان را به اینکار تحریص و تشویق می کرد. و اما جلب مهر و محبت جنس مخالف ترانه سر دادن تنها منحصر به انسان های اعصار اولیه نیست ترانه های ملی قرون وسطی نیز همچون ترانه ها و سرودهای ملی و محلی کنونی همه و همه آوازهای عشقی هستند.

مردمی که این ترانه ها را ساخته اند به کمک الفاظی که به ندرت تعقید و پرده پوشی در آن دیده می شود کوشیده اند که یار را با خود بر سر مهر آورند. به گمان چار داروین، مهر ورزی و جفت جوئی مردم را بر آن داشته است که دست نیاز به سوی موسیقی دراز کنند و از این وسیله سحر آسا برای برآوردن حاجت خویش کمک گیرند.

پیدایش سازهای موسیقی

طبیعی ترین وسیله آواز، سینه و حلقوم طبیعی انسانی و ساده ترین وسیله ایجاد وزن، دستهای آدمی است. انسان با برهم زدن دستها وزن را نگاه داشته و نغمه ها و آهنگ ها را همراهی می کرده است. بعدها بشر از شاخ حیوانات و روئیدنیهایی که در دسترس داشت. سازهای بادی مانند بوق ونی اختراع کرد و با کمک حس شنوایی سوراخهایی با توجه به معتقدات نجومی و اعداد مقدس در آنها تعبیه نمود که اکنون به صورتهای گوناگون تکامل یافته است.

همچنین انواع طبل ها و سازهای ضربی را اختراع کرد و درتکامل آنها کوشید.

در کاوشهای باستان شناسی، سازهای بادی وزهی مانند چنگ ونی را یافته اند که تاریخ آنها به چندین هزارسال قبل از میلاد می رسد. بشر با اختراع سازها وادوات موسیقی از الحان و نواهایی که در ذهن اوحالت مطبوع و دلپذیر ایجاد می کرد، تقلید نموده و پیوسته درراه تکامل آن گام برداشته است

فهرست برخی از برترین های موسیقی تاریخ به انتخاب مجله رولینگ استون

بار دیگر رولینگ استون یک نظرسنجی و لیست دیگر رو کرده. این مجله که هر چند وقت یک بار چنین لیست های جالبی منتشر می کند و پیش از این صد گیتاریست برتر، ۵۰۰ آهنگ برتر، صد آلبوم برتر، صد گیتار سانگ برتر، بهترین ملودی های گیتار و. را در نظرسنجی از موزیسین ها، کارشناسان و موسیقی دوستان انتخاب کرده بود، حالا دست به انتخاب صد خواننده برتر تاریخ زده است. البته توقع نداشته باشید که در این لیست نام امثال پاواروتی را ببینید. این لیست بیشتر به خوانندگان سبک های پاپ، راک، کانتری، سول، هیپ هاپ و. اختصاص دارد و کمتر خوانندگان جز و غیره در آن به چشم می خورند.

در این نظرسنجی آرتا فرانکلین خواننده دهه ۶۰ میلادی به عنوان بهترین خواننده تاریخ انتخاب شده است. پس از او ری چار خواننده نابینا و سیاه پوست در رتبه دوم ایستاده است. الویس پریسلی جوانی که به عنوان راننده کامیون از روستاهای آمریکا به شهر آمد و استعدادش کشف شد، به عنوان سومین خواننده دست یافته است. نفر بعدی سم کوک خواننده دهه ۵۰ میلادی است که در سال ۱۹۶۴ از دنیا رفت. مغز متفکر بیتل ها در رتبه پنجمین خواننده برتر ایستاده است و پس از او ماروین گای و باب دیلن قرار دارند و تاپ تن لیست با اوتیس ردینگ، استیوی واندر و جیمز براون بسته می شود.

مهم ترین افراد لیست صد تایی برترین های موسیقی تاریخ از این قرار است:

آخرین جستجو ها